گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

سیدعلی اکبر یدالهی نوش آبادی

سیدجواد

بسیجی

انجام امور عام المنفعه

1342/01/01

شهر نوش آباد

1361/02/26

خرمشهر

گلزار شهدای امام زاده محمّد (ع) نوش آباد

سيد علي اكبر یداللهی نوش آبادی درسال 1340 درشهر نـوش آبـاد ديـده بـه جـهان گشود. از همان كودكي به علت تنگدستي و فقر مالي به قالي بافي مشغول شد و از اين طريق امرار معاش مي كرد. از همان سنين نوجواني فعاليت هاي سياسي، مذهبي خود را شروع كرد. قبل از انقلاب در پخش اعلامية حضرت امام نقش به سزايي داشت و در جلسات مذهبي و سياسي فعاليت گسترده اي داشت و از همان زمان با ديگر برادران از جمله: شهيد ساجدي و شهيد راحمي و مرحوم نعمت الله سادات الحسيني براي شركت گسترده در اين جلسات و هم چنين تشكيل اين گونه جلسات پرداخت و عامل بسيار مهمي در تشكيل راهپيمايي ها در دوران انقلاب بود. بارها به خاطر فعاليت سياسي، مذهبي تحت تعقيب قرار گرفت.

علي اكبر در بين دوستان و آشنايان به عنوان فردي مخلص زبان زد مي باشد. در نوجواني فعاليت هاي عمراني از قبيل مدرسه سازي، حمام سازي، ساختن گلزار شهدا شركت مي نمود و زحمات زيادي مي كشيدو در موقع جنگ داخلي كردستان به فرمان امام لبيك گفت و عازم منطقه محروم كردستان ( جوان رود ) گرديد و مدت 6 ماه بعنوان نيروي بسيجي در سپاه جوان رود با دشمنان داخلي اعم از منافقين و دمكرات مبارزه نمود.

در اوايل انقلاب به همراه عده اي از برادران به نگهباني و گشت در سطح شهر مي پرداخت و از اين طريق كمك شاياني به برقراري نظم و امنيت در نوش آباد مي نمودند. به مغازه هاي نانوايي سركشي مي كرد و با كساني كه كم فروشي مي كردند برخورد مي كرد. در آن زمان با توجه به احتياج مردم به نان با همكاري عده اي از برادران يك مغازة نانوايي داير نمودند.

پس از چنـد مـرحـله شـركت در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل سرانجام در جبهه هاي جنوب به عنوان نيروي آرپي جي زن مشغول به فعاليت در تيپ 7 دزفول شد.

در مرحله دوّم عمليات آزاد سازي بيت المقدس در عمليات فتح المبين در محور ايستگاه حسينيه مورد اصابت تركش هـاي تـوپ قـرار گـرفـت كه دو پاي ايشان از ناحية زانو و ران قطع شد و تركشي كمر او را شكافت بعد از 8 روز در يكي از بيمارستانهاي تهران در اثر جراحات وارده جان به جان آفرين تسليم كرد و به رحمت خدا پيوست.

راهش پر رهرو و يادش گرامي باد


تعداد بازدید: 3972

بسمه تعالی

به نام الله نگهدارنده خون شهیدان

باری پدر و مادرم و خواهران و برادرانم، از این ناراحت نباشید که من در جبهه جنگ اسلام علیه کفر شرکت می کنم ما می رویم تا راه امام حسین(ع) را ادامه دهیم و شما نیز چنین باشید امیدوارم که شما هم چون جوانان پاک مثل راحمی و راحمی ها باشید و فریب این گروهک های خودفروخته را نخورید و فقط گوش به فرمان امام خمینی باشید و از تفرقه بپرهیزید، این جوان هایی که مخالف خط امام هستند یا نمی دانند چه می کنند یا فریب خورده اند و یا خود و ایمان و آخرت خود را فروخته اند و حتی وطن خود را فروخته اند و به هر حال اگر توانستید آن ها را نصیحت کنید و اگر نمی توانید لااقل گول آن ها را نخورید و از روحانیت دور نشوید این ها نمی توانند امام را بکوبند می خواهند به وسیله کوبیدن روحانیت امام را بکوبند.

پیروزی مسلمین جهان را بر کفر از خداوند متعال خواهانم.

پدر و مادر مهربانم، این وصیت نامه من پس از شهادت است از این که این سعادت نصیبم شود من شروع کردم و امیدوارم بتوانم با یک پیروزی کامل یا جزئی برای خدا و اسلام و قرآن جان بی ارزشم را به الله آفریننده خود تسلیم نمایم، امیدوارم یک فرزند نیکو برای شما بوده باشم.

پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم از شما می خواهم که با صدام و صدامیان بگویید اگر صد بار هم بدنم را پاره پاره کنید و در آتش بسوزانید و خاکسترش را در دریا بریزید باز هم خواهم گفت اسلام پیروز است و صدامیان نابودند.

چه زیباست لحظه ای که تفنگ از زمین کنده می شود و به سوی دشمن نشانه می رود و چه شیرین است آن هنگام که در خون خود می غلتیم و با شهد شهادت سیراب می شویم.

به امید پیروزی، والسلام


گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع