احمد معینی آرانی
محمد
بسیجی
معلم
1338/02/01
1362/01/22
فکه
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
احمد در سال 1338ش به دنيا آمد. بعد از طى مراحل تحصيلى اوّليه، وارد دبيرستان شد و به دلايلى تحصيل خود را شبانه پىگيرى نمود. روزها بازوى كمك پدر در مغازه دارى بود به طورى كه تمام برنامه ريزى و مديريّت مغازه به عهده ى او بود.پس از اخذ ديپلم از هنرستان فاضل نراقى كاشان در دانشكده ى تربيت معلّم تهران قبول شد. در اواخر تحصيل او در دانشكده با انقلاب فرهنگى و تعطيلى دانشگاهها مصادف گرديد.
شهريور سال 1359ش تصميم به ازدواج گرفت. جشن زندگى خود را در روز ميلاد امام رضا عليه السلام با پنج سكّه ى طلا مهريه برگزار كرد. روز بعد از ازدواج او جنگ تحميلى عراق عليه ايران شروع شد. بيش از دوازده روز از آغاز تجاوز دشمن نگذشته بود كه داوطلبانه به مدّت پنج ماه در جبهه حضور يافت. در اين مدّت، در عملّيّات هويزه شاهد مظلوميّت رزمندگان اسلام بود و بعد از اصابت تركش خمپاره به ستون فقراتش راهى بيمارستان شد. پس از آن درلباس پاسدار ذخيره در پادگان امامحسن عليه السلام تهران به آموزش و سازماندهى مشغول شد. در همين ايّام دانشگاهها باز شد و به ادامه ى تحصيل خود پرداخت. با اتمام تحصيل خود در دانشكده، خداوند فرزندى به او عطا نمود كه نام او را ميثم نهاد. براى خدمت در سنگر علم، در دبيرستان شهيد اندرزگو مربّى طرح كارشد ولى بعد از چهار ماه خدمت در مدرسه در روز 22 بهمن سال 1361 راهى جبهه ى جنگ در جنوب شد و در عمليّات والفجر يك در لشكر 27 محمّدرسول اللّه صلى الله عليه وآله وسلم ، گردان حنظله، در محور فكّه به عنوان شكارچى تانك درتاريخ 62/1/22 شهيد و جسم پاكش در منطقه روى زمين ماند.
روحش شاد، يادش گرامى وراهش مستدام باد.
بسم رب الشهدا و الصديقين
قُلْ اِنَّ صَلاتي و نُسُكي وَ مَحيايَ وَ مَماتي لِلّه رَبِّ الْعالَمين.
بگو همانا نمازم و عبادتم و زنده بودنم و مرگم براي پروردگار جهانيان است.
انعام 161
از آنجايي كه نوشتن وصيتنامه امري شرعي و واجب است چند سطري را مينويسم اول قبل از هرچيز بمانند مولاي خود علي بن ابيطالب ميگويم كه تقوا، تقوا، تقوا را پيشه كنيد و هميشه خدا را شكرگزار باشيد كه اين چنين رهبري با اين بينش عظيم و اين همه درك و شعور و به قول سرورمان آيتالله منتظري نعمتي است كه نمونه اش به غير از صدر اسلام در هيچ كجاي تاريخ اسلام نبوده است به ما عطا كرده است.
پس اي برادران و خواهران هميشه گوش به فرمان و آماده اجراي فرامين اين رهبر بزرگوار باشيد و يك لحظه او را تنها مگذاريد كه اگر خداي نكرده امام تنها بماند اسلام شكست ميخورد. اينك كه من روسياه و گنهكار سعادت يافتهام تا در جبهه باشم به خود ميبالم و از خدا ميخواهم كه شهادت را نصيب حقير گرداند هرچند كه ميدانم لايق نيستم چون فقط بندگان صالح در راه او به شهادت ميرسند.
خدايا، اينك تو خود بهتر ميداني كه فقط به منظور برافراشته شدن پرچم لا اله الا الله و محمد رسول الله به جبهه آمدهام نه به خاطر انتقام و يا نام و مقام.
پروردگارا، اين راه را خود انتخاب كردهام و احساس وظيفه و شرعي بوده كه به اينجا آمدهام.
پدر و مادر عزيزم: من خود بهتر از هركس ميدانم كه شماها براي خاطر من چه سختيها و رنجهايي متحمل شدهايد و چه ايثارها كه كردهايد كه من لياقت اين همه محبت را نداشتهام و زبانم از باب تشكر قاصر است انشاءالله كه خداوند اجر شماها را بدهد.
پدر و مادر مهربانم: ما امانتي هستيم نزد شما يك وقت فكر نكنيد كه صاحب اصلي شما هستيد صاحب اصلي خداست و شما امانتدار او هستيد و هروقت كه امانت خويش را خواست بايد صاف و صيقلي بدون دستخوردگي به او بدهيد كه خداوند امانتداران را دوست ميدارد.
پدر و مادر بهتر از جانم: از شماها ميخواهم كه براي حقير و گناهكاري مثل من جامه سياه بر تن مكنيد و گريه نكنيد و اگر خواستيد گريه كنيد براي مظلوميت امام حسين، براي علياكبرها، براي شهداي گمنام، براي عزيزاني كه جنازهشان روي شنها و خاكهاي گرم خوزستان است گريه كنيد.
و اما تو اي همسر عزيزم: اي كه ايمانت، صبوريت، راه و رسم زندگيت، آداب و معاشرتت و از خودگذشتگيهايت همه را به شگفت انداخته، از تو ميخواهم همانگونه كه تاكنون زندگي حضرت فاطمه زهرا را سرمشقت قرار دادهاي همان راه را دنبال كن.
و پسرم ميثم را به مانند آقايش حسين سرور آزادگان بزرگ نمايي.
آينده زندگيت بعد از من به عهده خودت با نظر خانواده خود و من باشد و حقوقي را كه از طرف آموزش و پرورش ميدهند بگير از براي خودت و پسرمان ميثم.
موتور از آن ميثم و مبلغ سيهزار توماني كه در بانك ميباشد از خودت ميباشد چون پول جهيزيهاي است كه فروختهايم.
برادران و خواهرانم: من كوچكتر از آن هستم كه به شما حرفي بزنم و يا پيامي بدهم چون از نظر شجاعت و رشادت و ايمان بر من افضل هستيد ولي ميخواهم كه چند نكته را تذكر دهم.
1. هيچگاه و تحت هيچشرايطي امام را تنها نگذاريد.
2. هميشه در صحنه باشيد و توطئههاي منافقين و افرادي كه ماسك حزبالله زدهاند و تيشه به ريشه اسلام ميزنند خنثي نماييد.
3. مجالس عزاداري امام حسين و دعاي كميل و نمازجمعه را حفظ كنيد.
4. خانوادههاي محترم شهدا را تنها مگذاريد و در هر فرصت به ديدار آنها برويد.
5. معلولين و مجروحين اين شهداي زنده و اين نورچشمان امت حزبالله را عزيز و گرامي بداريد.
6. هميشه در نمازهايتان براي فرج امام زمان و طول عمر امام عزيزمان اين پيرجماران، اميد مستضعفان، دشمن مستكبران، حامي ضعيفان و زندهكننده اسلام دعا كنيد.
لازم است از زحمات مادربزرگ و مامان و باباي فاطمه خانم همسر خوبم تشكر كنم و از خداوند ميخوام كه اجر آنها را بدهد.
در پايان از تمام فاميلها، چه فاميل خانمم و چه فاميلهاي خودم خداحافظي ميكنم و از همة آنها التماس دعا دارم.
از برادر عزيزم جناب حجتالاسلام آقاي حاجشيخ احمد اسلامي ميخواهم كه در صورت امكان در مجالس مربوطه شركت نمايند و سخناني چند بيان فرمايند. (انشاءالله)
خدايا، خدايا تو را به جان مهدي، حتي كنار مهدي خميني را نگهدار
از عمر ما بكاه و بر عمر او بيافزاي
خدايا، خدايا، رزمندگان ما را نصرت عطا بفرما
زيارت كربلا نصيب ما بگردان
سرباز اسلام احمد معيني آراني
27/ 12/ 61
آنكس كه تو را شناخت جان را چه كند
فرزند و عيال و خانمان را چه كند
ديوانه كني هر دو جهانش بخشي
ديوانة تو هر دو جهان را چه كند
در صورت امكان قبر من بغل قبر شهيد نيكوفر باشد.