سیدحسین قریشی نوش آبادی
سیدرضا
بسیجی
1343/01/01
شهر نوش آباد
1361/01/16
موصل عراق ( در موقع اسارت )
سيّد حسين قریشی نوش آبادی در خانواده ای مذهبی و متدین در سال 1343 پا به عرصه وجود گذاشت. وی تحصیلاتش را تا سال دوّم راهنمایی ادامه داد ا از آغاز نوجوانی با کار و تلاش آشنایی داشت و کمک به خانواده را از وظایف خود می دانست امّا کار کردن باعث نشد تا از شور و نشاط و هیجان او کاسته شود. وی به ورزش و تفریحات نیز اهمّیّت می داد و در میان هم سالان بسیار باهوش و زرنگ بود.
با شروع جنگ تحمیلی با اینکه سن کمی داشت به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد و جبهه جزئی از زندگی او شده بود. وی تأکید داشت که نباید جبهه ها را خالی گذاشت و عمر را به بطالت گذراند. برای همین، دوستان دیگر را نیز به جبهه تشویق میکرد. هم چنان در جبهه حضوری فعّال داشت تا اینکه به اسارت دشمن در آمد. کَمْپِ اُسرای عراق بسیار شلوغ بود و بعضی از اسرا از روی عصبانیّت به شدّت یک دیگر را کتک میزدند. از آنجایی که وی ترکش در سر داشت بر اثر ضرباتی که به سر ایشان وارد آوردند خون از جای ترکش بیرون زد و او بیحال روی زمین افتاد. وی را به اورژانس بردند امّا دیگر فایده ای نداشت. به علّت شدّت جراحات وارده در مظلومیّت به شهادت رسید و بنا به اظهارات برادر گرامیش در موصل به خاک سپرده شد
سیّد حسین بسیار صبور بود. چهرة شاد و خندانی داشت و در عکسهایی که از او به جا مانده این نکته کاملاً مشهود است.
روحش شاد و راهش پررهرو باد