گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

سیدعباس فدایی بیدگلی

سیدرضا

پاسدار

1344/09/09

1363/07/27

میمک

گلزارشهدای امامزاده هادی (ع) بیدگل

عباس نهم آذر 1344 در خـانواده اي مذهبي و مستضعف در بيدگل ديده به جهان گشود.چون عباس در خانواده اي به دنيا آمد كه پاي بند به اصول و عقايد اسلامي بودند از اين رو از همان ابتداي تولّد مسائل و اصول عقايد اسلامي را در دامان پر مهر خانواده آموخت. تا اينكه در سن هفت سالگي براي تحصيل علم و دانش در دبستان جندقيان (كاشانچي سابق) مشغول تحصيل شد و از شاگردان ممتاز بود و علاقة وافري به آموختن قرآن داشت.

دورة ابتـدايـي را بـا موفقيـت پشت سـر گـذاشت و بـراي ادامة تحصيل بـه مـدرسـة راهنمايي شهيـد خـدمتــي ( نظام وفاي سابق ) راه يافت و در كنار درس به مطالعة كتاب هاي مذهبي هم مشغول بود به طوري كه به يادگيري احاديث ائمة اطهار(عليه السلام) علاقة زيادي نشان مي داد و در همين سالها بود كه مبارزات مردم غيور ايران عليه رژيم منحوس پهلوي به اوج خود رسيد و اين شهيد عزيز كه در آن روزها بيش از سيزده سال نداشت در اكثر تظاهرات ها و راهپيمايي ها شركت فعال داشت و در دو مرحله نيز با مأموران انتظامي رژيم درگير شد و فردي فعال و مبارز و هميشه در صحنه بود و بدين ترتيب دين خويش را به انقلاب اسلامي ادا كرده جهت ادامة تحصيل در دبيرستان برادران شهيد عبداللهي ثبت نام نمود و مدتي نگذشته بود كه تصميم گرفت به حوزة علميه برود كه در همين گير و دار جنگ تحميلي در 31 شهريور 1359 بر عليه ايران شروع شد. عباس جنگ و جهاد در راه خدا را مقدم بر درس و حوزه علميه دانست و براي آموزش نظامي ثبت نام كرد و سرانجام در 1360/12/12 به جبهه هاي شمال غرب كشور اعزام و به نبرد با عناصر ضد انقلاب ( كومله و دمكرات ) پرداخت. دو ماه از مأموريتش نگذشته بود كه از ناحية سر ضربه مغزي شد و نُه شبانه روز بيهوش بود و پزشكان از رفتن مجدد وي به جبهه به مدت يك سال منع كردند، امّا او پس از دو ماه در تاريخ 1361/4/20 برا ي دوّمين بار به جبهه اعزام شد. و در عمليات رمضان با رمز« يا مهدي ادركني » شركت كرد و در سال1361 به جنوب كشور رفت و در عمليات غرورآفرين محرم با رمز « يا زينب(س) » در محور عين خوش شركت كرد و براي چهارمين بار در ارديبهشت 1362 به سپاه پاسداران پيشين در سيستان و بلوچستان اعزام شد و پس از سه ماه مأموريت در سپاه پيشين، به بسيج آران و بیدگل بازگشته و مشغول انجام وظيفه شد و مدتي نگذشته بود كه در 1362/10/1 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كاشـان درآمـد و در 1363/1/14 جهت آموزش به پادگان حمزه سيدالشهداي شيراز اعزام شد.

سرانجام پس از رشادت هاي زياد روز جمعه مورخة 63/7/27 ساعت 5/4 عصر به درجة رفيع شهادت نايل آمد و به سوي معبودش شتافت.

روحش در جوار حق تعالي آسوده خاطر باد


تعداد بازدید: 3878

خدا آن مؤمنان را که در صف جهاد با کافران مانند سدی آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست می دارد.

«قرآن کریم ص40»

با سلام و درود به امام امت خمینی بت شکن و با سلام و درود به روان پاک شهدای اسلام از هابیل تا حسین و از حسین تا به حال و با سلام و درود به پدر و مادر گرامیم، وصیت نامه یا شهادت نامه خود را شروع می کنم:

ما از خداییم و به سوی او بازگشت می کنیم، پدر و مادر مهربانم، می دانید که ما امانت خدا در نزد شما هستیم و اگر شهید شدم برادران دیگرم را روانه جبهه کن.

پدر و مادر عزیزم: می دانید از آن روزی که به دنیا آمده ام تا به حال چه زحمت هایی برایم کشیده اید و من هم می خواستم برای شما کار کنم ولی احساس کردم که اسلام در خطر است و احتیاج به کمک دارد و من وظیفة خود دانستم به فرمان فرمانده کل قوا به جبهه اعزام گردم و من می دانم که راضی هستید چون مرا با روزی حلال بزرگ کردید و چنین فرزندی بزرگ کردید که جان ناقابلش را در راه فی سبیل الله فدا کند و من می خواهم گریه برایم نکنید چون گریه کردن کار مؤمنان نیست و همیشه این این را بگویید، اللهم تقبل منا هذا الشهید، یعنی پروردگارا این شهید را از ما قبول کن.

من مطمئن هستم راضی بوده اید که من در راه رضای خدا و کمک به اسلام به درجه رفیع شهادت رسیدم و از شماها می خواهم که مرا حلال کنید، بالاخص مادر مهربانم و تنها تقاضای من این است که گریه برایم نکنید و در روی قبرم شیرینی بدهید و شیرینی که باید در مجلس جشن عروسیم بگیرید آن را بعد از شهادتم گرفته و خیر کنید چون عروس من در جبهه و عروس من شهادت است.

و یک وصیت به برادرم: اما برادرم تو اسلحة خونینم را از زمین بردار تا پیروزی نهایی با پیوستن به به خونم راهم را ادامه بده.

در این جا وصیتم به بازماندگان: ای امت دلاور و مسلمان، بدانید تنها راهی که می تواند، برای تان افتخار جاویدان به جای گذارد اطاعت مطلق شما از ولایت فقیه است و از تمام دوستانم می خواهم که ادامه دهنده راهم باشند و این را همه بدانید که من به جبهه نیامدم به خاطر غرور و تکبر و نه به خاطر ترس از آتش دوزخ و نه به خاطر راحت و خوب بودن بهشت و نه به خاطر شهید شدن که این همه طرز فکر شرک است، من فقط به خاطر رضای خدا آمده ام به جنگ و بس.

والسلام، خداحافظ

سیدعباس فدایی


 آثار سیدعباس فدایی بیدگلی

 آثار سیدعباس فدایی بیدگلی

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع