گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

مصطفی صدری لتحری

نظام

بسیجی

1345/01/01

1362/12/03

جفیر

گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران

مصطفی در اوّل فروردین ماه 1362 در محلّه کوی شهدا ( زیرده ) به دنیا آمد . وی بعد از اتمام کلاس دوّم راهنمایی برای کمک به مخارج خانواده ، با ترک تحصیل به شغل کارگر بنّایی مشغول شد .

مقارن با شروع جنگ تحمیلی ، او نوجوانی کم سن و سال بود ولی برای اعزام به جبهه های جنگ و برای دفاع از میهن اسلامی ، جهت تکمیل برگ رضایت والدین ، شبانه انگشت پدرش را در استامپ زد و تأیید پدر را این گونه به پایگاه بسیج ارائه داد و برای اوّلین بار بعد از گذراندن دوره آموزش نظامی از سوی بسیج قم ، عازم جبهة کردستان شد .

برای مرحله دوّم این دفاع ، داوطلبانه راهی جبهه های خوزستان شد و در لشکر 8 نجف اشرف سپاه سازماندهی و به عنوان تیربارچی گردان پیاده در عملیات خیبر هورالهویزه ( جزایر مجنون ) شرکت نمود که در نهایت در تاریخ 1362/12/11 در جزایر مجنون به شهادت رسید .

روحش شاد و راهش پررهرو باد


تعداد بازدید: 3778

بسم اللّه الرحمن الرحیم

« مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدِنی عَرَضَی وَ مَن عَرَضَیَ اَحَبنَّی وَ مَن اَحَبنَّی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلیَّ دیَتُهُ وَ مَن عَلَیَّ دیَتُهُ فَانَادیَتُهُ »

حدیث قدسی

- اینجانب مصطفی صدری در سن هفده سالگی بر حسب وظیفه شرعی و با انتخاب آگاهانه و دلخواه خود پای در جبهه می نهم تا بتوانم رضای خدا را حاصل نمایم و اکنون که جبهه ها احتیاج دارند ، بر فرد ما واجب است که به جبهه برویم تا به ندای امام خویش لبیک گوییم .

- از آن جا که بعد از شهادت و شهید شدن تنها اثری که از او می ماند چند جمله وصیّت است لذا من چند جمله وصیّت نامه خویش را به نام خدا آغاز می کنم .

- در ابتدا به مادرم ؛ مادرم ! من نمی گویم که در شهادتم گریه نکن ، چرا که در اسلام نیز سفارش به این امر شده است ولی نه آن چنان که دشمنان را خوشحال کنی . از دست دادن فرزند گریه دارد ولی وقتی که باعث خوشحالی دشمنان اسلام شود هرگز .

- مادرم ! دلم می خواهد بعد از شهادتم راه زینب را ادامه بدهی و زینب گونه

باشی . می دانم که بعد از سنین جوانی انتظار داشتی که من ازدواج کنم و تنها عروس خود را ببینی و بدان که عروسی من شهادت است و صفیر گلوله عقد مرا خواهد خواند و در پوششی از خون تازه و سرخ و بارش نقل سرب در حجله سنگر عروس شهادت را به آغوش خواهم کشید .

- پدرم ! اگر از پینه های دستت بپرسید که چرا به این روز افتاده ای ؟ می دانم که جواب خواهند داد که بر اثر رنج بزرگ کردن فرزندم و من می دانم که هیچ جوابی در برابر این سؤال ندارم و هیچ کاری در برابر این زحمت انجام نداده ام ولی پدرم ! مرا به بزرگواری خودت ببخش و مرا حلال کن و مفتخر باش که چنین فرزندی داشتی . پدرم ذرّه ای ناراحتی از بابت از دست دادن فرزندت به دل راه مده اگرچه ناراحتی دارد ولی ناراحتی از دست دادن اسلام ، خیلی بیش تر از اینهاست که قابل مقایسه نیست .

- پدر و مادرم ! می دانم هر روز که خبر شهادتم را بشنوی خوشحال خواهید شد و من از شما می خواهم که بر روی سنگ قبر من ناکام ننویسید زیرا که شهادت آرزو و کام من بود .

- پدر جان ! اگر این سعادت ( شهادت ) نصیبم شد مانند حبیب بن مظاهر امام را یاری کن .

- وصیّتم به خواهران و برادرانم :

- خواهرانم ! این را فراموش نکنید که بعد از شهادت امام حسین (ع) تمام رنج ها به دوش زینب بود و از همه مهّم تر مسئولیت رسالت خون شهیدان ، پس شما هم همان گونه باشید که زینب بود و مسئولیتتان را همان گونه به انجام برسانید که زینب انجام داد . خواهرانم ! بیایید با هم به راهی برویم ، من به دنبال خاک پاک حسین (ع) و شما به دنبال خاک پاک زینب (س) ، شما زینب گونه و من

حسین وار ، این را هم بدانید که همیشه حجاب شما کوبنده تر از خون سرخ شهیدان است و به این حجاب با مشکلات دست و پنجه نرم کنید .

- برادرانم ! بعد از رسیدن به سنّ بلوغ به جبهه بروید و افتخار کنید که برادر شهید هستید ولی مواظب باشید تا مغلوب غرور و هوای نفسانی نشوید .

- وصیّتم به دوستانم در کتابخانه شهدا ! امیدوارم که در جهاد اکبر خود که همان مبارزه با نفسانیات به خصوص نفس امّاره است و بعد از آن در جهاد اصغر که همان جبهه جنگ با کفّار است نیز پیروز باشید و هم چنان در سنگر مقدّس کتابخانه بر ضدّ جهل و نادانی ادامه بدهید زیرا به قول امام ، سلاح تبلیغات برّنده تر است از سلاح جنگ است و در این راه هم به سلاح مسلح باشید و هم سلاح تبلیغات .

- برادرانم ! در کاری که انجام می دهید فکر کنید که آیا این کار رضایت خدا و انجام رسالت خون شهیدان را در بر دارد یا نه در غیر این صورت از آن صرفنظر کنید و شما موظفید که مردم را در آگاه کردن مسائل روز به خصوص جنگ کوشا باشید تا بتوانید درکارتان موفّق باشید . در این سنگری که هستید مبادا یک وقت غرور شما را دریابد پس کمی فکر کنید که چه کسی قبل از شما در اینجا بوده است و چه شهیدانی به جای شما بوده اند و کاری کنید که جای آن ها را پر کنید و هم چنین امیدوارم که در درس خواندن خود موفّق باشید .

- وصیّتم به امّت شهیدپرور ! مردم فقط یک لحظه به این نامی که شما را صدا

می زنند فکر کنید به نام امّت شهیدپرور یعنی مردمی که دامان پاک آن ها

پرورش دهنده شاگردان مکتب حسین (ع) است و نامی بهتر از این ، پس بر خود ببالید که این چنین افتخاری نصیب شما شده است و همیشه کاری کنید که این نام بر روی شما بماند و این جز فرستادن فرزندانتان به جبهه موفّق نمی شود .

- ای امریکا و امپریالیسم شرق ! هرچه می خواهید به عروسک های خود به خصوص ( صدام ) کمک کنید ولی این را هم بدانید عاشق حسین (ع) و خاندانش باشید عشق او وارد بدن ما شده است و با خون بیرون خواهد رفت و این وعده با شهادت میسّر نیست .

- ای امّت شهیدپرور ! هم چنان که از اوّل انقلاب در صحنه حاضر بودید از حالا هم باشید و در نماز جمعه و دعای کمیل و توسط دیگر دعاها شرکت کنید و برای فرج امام زمان ولی عصر (عج) دعا کنید و نیز برای طول عمر امام و پیروزی رزمندگان هم دعا کنید .

والسّلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته

فرزند حقیر شما مصطفی صدری آرانی

امضا : 1362/4/10


گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع