گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

حسن شاکری یزدی

قدرت اله

بسیجی

محصّل

1345/01/01

1362/05/02

حاج عمران

گلزار شهدای روستای یزدل

حسن شاکری یزدلی در اوّل فروردین ماه 1345 در روستای یزدل به دنیا آمد. او در دوران دفاع مقدّس، دانش آموز بود ولی مشتاق به حضور در کنار رزمندگان اسلام. سال دوم دبیرستان بود که با فراگیری آموزش های نظامی، داوطلبانه عازم جبهه ها شد و در عملیات محرم شرکت کرد و در این عملیات، از ناحیه­ ی دست مجروح شد.

مجدداً در سال 1362، در عملیات والفجر 2 در مرز پیرانشهر و حاج عمران شرکت کرد و در تاریخ 1362/5/2 در همین عملیّات به شهادت رسید.

خاطره­ای از آقای محمّد زلفی دوست شهید:

ما یک جمع هشت نفری در گردان یازهرا(س) بودیم که شهید حسن شاکری نیز در این گروه بود. ما با ایشان از دوره ی کودکی دوست و آشنا بودیم و تا سال دوم دوره­ ی متوسطه با هم در دبیرستان محمودیه هم کلاس بودیم. ایشان انسانی با تقوا، خوش اخلاق، با صداقت و عابد بود. اهل نماز شب و شب زنده­ داری بود. من به دلیل ویژگی­های خوب و شایسته­ای که ایشان داشت، غبطه می­خورم. آقای یزدانی معاون دبیرستان محمودیه بود و ایشان به بچه­ های یزدل ارادت خاصی داشت و بچه­ ها را بیشتر به درس و تحصیل تشویق می­کرد. اما شهید شاکری با خنده به ایشان می­گفت: « در حال حاضر مدرسه­ ی ما جبهه است و ما شهید می­شویم، ما می­رویم و مدرک را از آنجا می­گیریم.»

اهل ریا و تظاهر نبود، از انجام این رفتار و اعمال دوری می کرد. در عملیاتی به ایشان تیری اصابت کرده و از ناحیه­ ی دست مجروح شد و دستش را گچ گرفته بودند. در مدتی که به دبیرستان رفت و آمد داشت، بچه ها از ایشان، دلیل گچ گرفتن دستش را می پرسیدند. اما یک بار اتفاق نیفتاد که ایشان به دانش آموزان و هم کلاسی ها بگوید در جنگ مجروح شده است. اعمال و رفتارش برای خدا بود و اخلاص وی سبب شده بود که هیچ وقت چیزی یا اتفاقی در مورد خودش را تعریف نکند.


تعداد بازدید: 3744

بسم اللّه الرحمن الرحیم

« وَ لاَ تَقُولُوا لِمَن یُقتَل فِی سَبِیلِ اللهِ أموَاتٌ بَل أحیَاءٌ وَلکِن لا تَشعُرُونَ »

بقره – آیه 154

و کسانی را که در راه خدا کشته می شوند ، مرده نخوانید که زنده اند ، ولی شما نمی دانید .

- سلام و درود بر مهدی (عج) و نائب بر حقّش روح اللّه و شما امّت حزب اللّه و با سلام به ارواح پاک شهیدان و خانواده شهید پروران .

- خداوندا ! تو را سپاس می گویم از این که مرا در زمانی قرار دادی که توانستم توبه کنم و به راه تو که همان راه مستقیم است هدایت شوم .

- خدمت امّت حزب اللّه ! همیشه در صحنه و خانواده گرامی ام .

- سلام علیکم ؛

هرچه که دارم می نویسم به عنوان وصیّت نامه نیست البتّه آن قدر گناه کردم که نمی توانم وصیّت نامه ای بنویسم امّا از آن جا که امیدوارم به رحمت خداوند جملاتی کوتاه می نویسم می خواهم در این کاغذ صحبتی از شهادت کرده باشم زیرا که اصلاً من لیاقت ندارم که صحبت از شهادت بکنم و شما هم درباره شهادت آن قدر چیزی می دانید که جملات من در آن گم است خیلی کوچک تر از آنم که به شما امّت حزب اللّه و قهرمان و همیشه در صحنه پیامی بدهم شما خودتان در ... پیامید امّا بر اساس وظیفه ام .

- برادران و خواهران ! حتماً وصیّت نامه شهدا را خوانده اید و یا گوش کرده اید

همه شان یک چیز را می نویسند حرف اوّلین شهید و آخرین شهید یکی است

آن چه که من می خواهم بنویسم حرف شهدا است نه حرف من و جملات

آن هاست .

- برادران و خواهران ! بیاییم به خدا فکر کنیم و این را باور داشته باشید ، یقین داشته باشید که فردایی هم هست روز جزایی هم هست روز بازگشتی هم هست این شکی ندارد .

- در این روز باید به وظیفه ای که از طرف خداوند بر عهده ما ایرانیان گذاشته شده عمل کنیم بیاییم به سخنان امام عزیزمان لبیک گوییم .

- ما امام را تنها نگذاریم . آن چه که امام می گوید همان سخنانی است که پیامبران و ائمه اطهار (ع) می گفتند شاید بعضی از سخنان با مقتضیّات زمان فرق کند بیایید جبهه را فراموش نکنیم .

- رفتن به جبهه از همه کارها واجب تر است سرنوشت ما فعلاً در جنگ است . اگر در جنگ شکست بخوریم حالا اوّل عزاداری است ، حالا اوّل بدبختی ماست . اگر پیروز شویم که إن شاء اللّه پیروزی با ماست اسلام پیروز حتمی است اسلام زنده می ماند ، عزّت و شرف را برای کشور خودمان خریده ایم .

- نگویید وقت کار است کار همیشه هست نگویید هوا سرد است ، هوا سرد است وای بر حالمان اگر چنین فکر کنیم دعا به امام عزیز را هرگز فراموش نکنید و برای سلامتی او صدقه بدهید و صلوات زیاد بفرستید .

- امّت حزب اللّه و قهرمان یزدل ! شما با برادران انجمن اسلامی و بسیج همکاری کنید . قدر این نعمت عظیم را بدانید که دوستان و جوانان فعّال و از جان گذشته به شما خدمت می کنند با آن ها همکاری لازم را بنمایید فرزندان خود را از کودکی با احکام اسلام آشنا سازید و آن ها را به بسیج بفرستید . خودتان را حتماً ای پیرمردان و بزرگسالان ! به بسیج معرفی کنید و در بسیج ثبت نام کنید در جلسات دعا شرکت کنید و دعا بخوانید و در دعاها و جلسات روزمره شرکت کنید .

- پدر و مادرم إن شاء اللّه اگر در این مدّت عمرم که با شما زندگی گرمی داشتم و نتوانستم خدمتی به شما بکنم و همیشه شما را آزار دادم مرا ببخشید و حلالم کنید . - علی جان و آقا احسان ! مرا ببخشید شاید گاهی اوقات با شما برخورد بد داشتم . شما و خواهرانم مرا حلالم کنید و ببخشید .

- مقداری نماز قضا به مدّت دو ماه و نماز احتیاط به مدّت یک سال برایم بخوانید . مدّت یک ماه روزه قضا برایم بگیرید . از طرف من از تمام اهالی روستا و آن هایی که می شناسید حلالیّت بطلبید هرکس آمد درخواست پول یا وسیله ای کرد فوراً به او بپردازید و آن را حتماً پشت بلندگو اعلام کنید .

- مهدی زیارتی مقداری پول از من می خواهد حتماً به او بدهید از یک ریال تا 500 ریال هرچه خواست به او بدهید و به زور هم که شده به او بدهید .

والسّلام من اللّه التوفیق


گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع