گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

حسین جمشیدی آرانی

آقاعلی

بسیجی

معلم

1338/12/29

1361/05/07

پاسگاه زید

گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران

حسين در سال 1339 در خانواده اي اصيل و مذهبي به دنيا آمد. در سن 5 سالگي پدر خود را از دست داد و نزد مادر ، خواهر و برادران خود تربيت يافت.با وجود مشكلات شديد خانوادگي در سال 1345 وارد مدرسه شده و تحصيلات ابتدايي خود را در دبستان 25 شهريور شروع نمود. در سال 1351 روانه مدرسه راهنمايي نظام وفا شد و در همين سنين بود كه مطالعات مذهبي را شروع نمود و با پول اندكي كه از طريق كار قاليبافي بدست مي آوردتعدادي كتاب جمع آوري كرد.در سال 1354 با علي عبدالهي آشنا شد و در جلسات مذهبي كه بوسيله اين برادر شهيد تشكيل مي شد، شركت مي كرد،كه مزدوران رژيم پهلوي دستور تعطيلي چنين جلساتي را دادند. در مهرماه 1354 وارد دبيرستان پهلوي كاشان شد و ديپلم اقتصاد را گرفت . حسين در بيشتر راهپيماييها شركت مي كرد.در سال 57 پس از شركت در كنكور در رشته تاريخ دانشگاه ملي ايران قبول شد و در تظاهرات 12 آبان و تسخير لانه جاسوسي آمريكا شركت جست. با شروع انقلاب فرهنگي دانشگاهها حسين تقاضاي تدريس در دبيرستا شهيد عبدالهي آران را نموده و مشغول شد و فعاليت او در مسجد، كتابخانه و هيئت و عزاداري در محل زبانزد مردم بودو يكي از نيروهاي فعال، مخلص و داوطلب جهادسازندگي آران و بيدگل بود كه در كار كشاورزي ياور صديق براي كشاورزان محروم منطقه بود.او در اسفندماه 61 به جبهه اعزام شد و در تابستان همان سال در سپاه ثبت نام كرد و پس از ثبت نام مجدداً به مدت دو ماه عازم جبهه شد و در عمليات رمضان در تاريخ 61/5/5 به آرزوي ديرينه خود كه همان شهادت است رسيد.

روحش شاد،يادش گرامي و راهش مستدام باد.


تعداد بازدید: 3880

بسم الله الرحمن الرحیم

« والّذین هاجروا فی سبیل الله قتلوا و ماتوا لیزرقنهم الله رزقاً حسنا و ان الله

خیر الرازقین »

و آنان که در راه رضای خدا از وطن هجرت گزیده و در این راه کشته و یا مرگشان فرا رسیده البته خدا رزق و روزی نیکویی نصیبشان می گرداند که همانا خداوند بهترین روزی دهندگان است .

با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی ، ای فرزند در صحنة نبرد اگر کوهها بر خود بجنبد تو هم چنان بر جایت استوار باش و تکان نخور ، با حالتی خشمناک دندان هایت را بر هم بفشر و جمجمه ات را به خدا بسپار ، گام هایت را بر زمین میخکوب کن و نگاهت را به منتها الیه سپاه بیفکن تا بر همه افراد دشمن احاطه یابی چشم خود را از پیش سپاه برگیر و مطمئن باش که پیروزی از خداوند سبحان است . ( امام علی به فرزندش )

« و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجراً عظیما »

و هر که در راه خدا جنگ کند ، پس کشته گردد و یا فاتح گردد به زودی او را اجری عظیم عطا کنیم .

و شهید چون شیر می غرّد و بر دشمن می تازد فاتح می گردد و به سوی خدا تقرّب پیدا می کند و به لقاءالله می پیوندد ؛ شهید بنده شاکری است که فقط الله را انتخاب کرده و در هنگام راز و نیاز به سوی خدا می رود ، اینجانب حسین جمشیدی در حالی وصیّت می نویسم که صدای غرّش توپ های اسلام علیه دشمن به گوش می رسد و تصمیم گرفتم در این لحظاتی که چند روزی به عمرم باقی نمانده به مادرم وصیّتی بنویسم .

- مادر عزیز و مهربانم ! امیدوارم که چون کوه صبر و استقامت داشته باشی و

لحظه ای از نام و یاد خدا غافل نباشی .

- خواهرانم ! زینب وار با ناملایمات دست و پنجه نرم کنید و رسالت حسین گونة برادر کوچکتان را به دوش بکشید .

- برادرانم ! شما نیز باید فقط راه برادرتان را انتخاب و ادامه دهید و فرزندانی تربیت نمایید که فقط برای رضای خدا کار کنند .

- مادر عزیزم ! ممکن است ما دیگر همدیگر را ملاقات نکنیم ، امّا تو می دانی که من به تو خدمتی نکرده ام و آفرین بر تو ای مادر که چنین فرزندی را تربیت نمودی و این امانت را تقدیم اسلام نمودی . آفرین بر تو که به فرزندت اجازه دادی در راه اسلام هجرت و جهاد کند و در این راه به شهادت برسد و من نیز خدای را شُکر و سپاس می گویم در زمانی زندگی می کنم که بهترین راه را انتخاب کرده ام که رهبرم روح الله و هدفم لقاءالله و زیر پرچم لااله الاّ الله و محمّد رسول الله علیه دشمنان اسلام و قرآن می جنگم ، خدایا آثار اخلاص را در روحم قوی گردان تا مخلص گردم و تا تو مرا مخلص گردانی خدای را شُکر و سپاس می گویم که چنان سعادتی به من عطا فرمود و نیرویی به من داد که بتوانم بر دشمن غاصب بجنگم .

- خدایا ! باز تو را شُکر می گویم که در این لحظات عمرم فقط ذکر تو را بر زبان دارم و امیدوارم که تو را در این لحظات جان دادنم نیز فراموش نکنم .

- خدایا ! ..... سال است که انتظار چنین روزی را داشتم و تو را شُکر می کنم که به من چنین فرصتی دادی که بتوانم در رمضان جنگ بدر شرکت کنم .

- خدایا ! می دانم که فریب دنیا را خوردن خیلی بد است قبل از آن که دنیا بخواهد مرا فریب دهد تو کاری کن که من دنیا را فریب بدهم .

- خدایا ! به مردم ما باز چنان بینشی عطا فرما که فقط درست بیندیشند و درست قضاوت نمایند .

- مادرم ! فقط از تو می خواهم گریه نکنی و وقتی بالای جنازه ام رسیدی پس از بوسیدن جنازه ام بگویی ؛ خدایا ! این شهید را و این هدیه و امانت را از ما قبول بفرما ، مادر نگران و ناراحت نباش اگر فرزند کوچکت در خانه نیست روح او در خانه با تو خواهد بود .

- خواهرانم ! هر موقع به یاد من افتادید به عکس من نگاه کنید و حرف هایی که باید به شما بگویم از عکس من خواهید فهمید . مادر و خواهرانم به شما وعدة کربلا و زیارت امام حسین (ع) را داده بودم و به آرزویم که شهادت است ، خدا را شُکر می کنم ، به این آرزو رسیدم و امّا به شما قول داده بودم که اگر برگشتم ازدواج کنم و تشکیل خانواده بدهم این چیزی نیست خداوند وعده های دیگری در بهشت داده ، مادر و خواهران و برادرانم شما افتخار کنید که چنین فرزندی را تربیت کردید که فقط خدا را در نظر داشته باشد و فقط برای خدا کار کند و فکر کند و به سوی خدا برود .

- خواهرانم ! هیچ موقع زحمات شما را در جهت بزرگ کردن من فراموش نخواهم کرد و امیدوارم که شما مرا حلال کنید و ببخشید . ( در ضمن حدود 25 روزه قضایی دارم که ترتیب آن را می دهید )

- برادرانم ! از شما می خواهم مرا ببخشید و حلال کنید ، مادرم امیدوارم که شیری که به من دادی حلالم کنی .

- وصیّت به دوستانم ! دوستان و دانش آموزان عزیزم از شما می خواهم فقط راه حسین را ادامه دهید . شما اگر جای مرا خالی دیدید هیچ یأس و ناامیدی به خود راه ندهید و فقط راه شهیدان را ادامه دهید و بر مطالعات مذهبی و آگاهی خود بیفزایید .

- مادرم ! امیدوارم که شنیدن خبر شهادت من برایت سنگین نباشد و خدا به تو صبر بدهد مادر عزیزم ! من که از خود هیچ چیز ندارم بجز چند جلد کتاب ناقابل ، پس از شهادتم آن ها را تحویل برادران انجمن اسلامی دبیرستان ، برادران شهید عبدالهی بدهید تا از آن استفاده کنند و وصیّت می کنم مرا در جوار تربت پاک شهیدان ( در محمّد هلال ) دفن نمایید .

- خدایا ! تو را شُکر می کنم که به من این سعادت را دادی تا در این راه خدمت و جهاد نمایم .

- خدایا ! ازتو می خواهم چون عارفان و شهیدان صدر اسلام به شهادت برسم .

- خدایا ! هدایتم کن زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است .

- خدایا ! دردمندم و روحم از شدّت درد می سوزد ، قلبم می خروشد ، احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدّت درد صیحه می زند .

- خدایا ! تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش .

- خدایا ! ناامیدم و دیگر آرزویی ندارم بجز شهادت ، احساس می کنم که در این دنیا دیگر جای من نیست . با همه وداع می کنم و فقط می خواهم با خدای خود تنها باشم .

- خدایا ! به سوی تو می آیم و از عالم و عالمیان می گریزم ، تو مرا در بستر مرگ و شهادت در جوار رحمت خود سکنی ده .

و امّا در دنبالة وصیّت نامه ام پیامی برای ملّت شهیدپرور دارم :

- ای مردم محکم و استوار باشید و بیش تر فرزندانتان را روانة جبهه های نبرد کنید . این جا دانشگاه امام زمان است در این دانشگاه ثبت نام نمایید ، اینجانب دو سال در دانشگاه بودم ولی جبهه ، دانشگاه دیگری است . دانشگاهی است که رزمنده

اسلحه اش قلم و خونش مرکّب می شود و نقش بر زمین ، اسلام را حمایت

می کند ، دانشگاهی که در آن شرایط سنّی مطرح نیست ، از نوجوان سیزده ، چهارده ساله تا پیرمرد هشتاد ساله در این دانشگاه هستند . دانشگاهی که خون برای مردم پیام می دهد . دانشگاهی که در آن به جای دروس دانشگاهی دعا و راز و نیاز با خدا برقرار می شود . دانشگاهی که رزمنده در موقع بیکاری همیشه دعا

می خواند و یادی از خدا و امامان می کند . دانشگاهی که رزمنده در شب حمله وصیّت به پدر و مادر خود می نویسد . پس چرا در این دانشگاه شرکت نداشته باشیم .

- امّا ای مردم قهرمان ایران ! شما نباید در برابر خون شهیدان بی تفاوت و ساده بگذرید که حتماً چنین نیستید و شما مسئولید و شما باید جواب صدها هزار شهید و معلول را بدهید . چون شهیدی که از جان و خون خود می گذرد و خود را فدای اسلام می کند ، نه این که بخواهد مردم به او احترام بگذارند ؛ نه چنین نیست ، او پیش خداوند باید محترم باشد که محترم هم هست .

- ای مردم دلیر و قهرمان و شهیدپرور ایران ! سعی کنید همیشه یار امام را دعا کنید تا خداوند طول عمر به امام بدهد تا بتواند پرچم اسلام را در سراسر جهان به اهتزاز در آورد .

- ای مردم ! به روحانیّت دلیر و قهرمان و مبارز احترام بگذارید و از دستورات اسلام و قرآن است اطاعت کنید . ای مردم ! سعی کنید در نمازهای جماعت و نماز جمعه شرکت کنید تا دشمن زبون بداند که ما خود را همیشه بسیج می کنیم تا چشم منافق و دشمنان اسلام را کور کنیم و مشتی بر دهان شیطان بزرگ ، امریکا بزنیم .

- ای برادران و خواهران عزیز ! خود را به سلاح ایمان مجهّز سازید و خود را همیشه آماده و مهیّا سازید که شما نیز بتوانید سهمی در انقلاب داشته باشید ، فرزندانتان را چنان تربیت نمایید که فقط خدا را در نظر داشته باشند و فقط برای خدا کار کنند .

- بار خدایا ! تو را شُکر می کنم که بتوانم در جهاد مقدّس اسلام علیه کفر شرکت کنم و با ریختن خون خود بتوانم اسلام را یاری کنم .

- خدایا ! تو را سپاس می گویم که به من آگاهی و شناخت دادی که فقط راه ..... امام که صراط مستقیم است دنبال کنم و در این راه به شهادت برسم .

- پروردگارا ! به جوانان ما آگاهی بیش تری عطا فرما تا بتوانند توأم با شناخت خود ، خدا را نیز بشناسند ، خدایا ! وقتی به خاکم می سپارند ، یادم باش زیرا که در زنده بودنم همیشه به یادت بوده ام .

- خدایا ! عبادات و نماز و روزة ما را قبول فرما .

- بار خدایا ! به جوانان ما قدرت جنگیدن و مبارزه را بده تا هر چه زودتر دشمنان اسلام را نابود سازند و راه کربلا و راه قدس عزیز را باز کنند .

- خدایا ! از لحظه لحظه های عمر ما بکاه و به یک لحظه عمر رهبر عزیز ، امام خمینی بیفزا .

- خدایا ! در لحظة جان دادن خوش دارم امام زمان به فریادم برسد و مرا به سوی خدا هدایت کند .

- خدایا ! گنه کارم از تو می خواهم مرا ببخشی و توبه ام را قبول فرمایی .

به امید پیروزی تمام رزمندگان و به امید فتح کربلا. خداوند امام را تا انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) طول عمر بدهد .

حسین جمشیدی

امضا 1361/5/4 - دارخویین

روحش شاد و راهش پررهرو باد !


گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع