گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

حسن بوته کن آرانی

محمد

بسیجی

1345/03/01

1364/01/30

پادگان حمید

گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران

حسن اوّل خرداد ماه 1345 درخانواده ای مذهبی و متوسط در محلّه مسلم آباد آران متولّد شد .

وی دوران ابتدایی را در دبستان وثوق در جنگل آباد آران گذراند و سپس وارد مدرسه راهنمایی نظام وفا شد . پس از اتمام دوران راهنمایی وارد دبیرستان شهیدان عبداللّهی شد حسن دانش آموز بسیار باهوش ، فعّال و درس خوان بود . دوران راهنمایی ایشان مصادف با شروع انقلاب اسلامی بود که در راهپیمایی ها و تظاهرات هم شرکت می کرد .

او همیشه یاری گر افراد محروم و مستضعف بود .

با شروع جنگ تحمیلی توسط صدام پس از گذراندن دوره آموزش عمومی وارد جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در عملیات های بیت المقدّس ، رمضان ، بدر و ... شرکت کرد و از ناحیه پای راست مجروح و منجر به قطع پای ایشان شد .

پس از قطع شدن پای راستش و بهبود نسبی ، مجدّداً به مناطق عملیاتی اعزام و در کنار دیگر رفقای همرزمش به نبرد با کفّار بعثی پرداخت .

بیش ترین عشق و علاقه حسن در زمانی که از جبهه به مرخصی می آمد ، حضور در جمع خانواده های شهدا ، جانبازان و همرزمانش بود . او فردی منظم ، تمیز و مرتب بود و به صله رحم اهمیّت زیادی می داد .

حسن علاقه بی حدّی به امام امّت خمینی کبیر داشت و گوش به فرمان امام بود و به همین علّت چون برای اعزام از سنّ پایینی برخوردار بود ، شناسنامه برادرش را کپی کرد و در بسیج برای جبهه ثبت نام کرد و در نهایت هم به عشق ولایت و رهبری امام خمینی (ره) هنگامی که در ایستگاه حسینیّه ( پادگان حمید ) عازم خطّ نبرد بود ، بر اثر بمباران هواپیماهای دشمن به شهادت رسید .

روحش شاد و راهش پررهرو باد !


تعداد بازدید: 3579

بسم رب الشهداء و الصدیقین

« الّذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل اللّه باموالهم و

انفسهم اعظم درجه عنداللّه و اولئک هم الفائزون »

آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد کردند ، آن ها را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند .

- ما مثل حسین (ع) در جنگ وارد شدیم و مثل حسین (ع) باید به شهادت برسیم .

( امام خمینی (ره) )

- شهادت تزریق خون است بر پیکر اجتماع .

( علّامه شهید مطهری )

- با نام خدا و سپاس از نعمت های بیکران او ، به نام خدایی که ما را خلق کرد و به ما جان داد و عاقبت ما را مورد آزمایش قرار داد . به نام یگانه معبودم و تنها خالقم و به نام خدایی که چنین رهبری به ما ارزانی داشت .

- بنا به وظیفه چند جمله به عنوان وصیّت متذکّر می شوم . امیدوارم به این

وصیّت ها عمل شود و به راه شهدا تداوم بخشد .

- اینجانب بنده خدا بنا به مسئولیّتی که در قبال خون شهدا و شرعاً در خود احساس نمودم راه جبهه را پیش گرفتم و خدا اوّل با گرفتن یک پایم مرا مورد حسّاس ترین مرحله امتحان قرار داد و بحمداللّه با روحیه ای که خود به من داده بود و با همکاری شما امّت عزیز و خانواده محترم توانستم تقریباً بهبودی پیدا کرده و با گرفتن پای مصنوعی دوباره به کنار آن سنگرها و برادران رزمنده بازگردم و به خدمت اسلام و دفاع از دین خدا و قانون خدا بپردازم .

- و امّا اوّل سخنی به تنها معبودم حضرت باری تعالی :

- بارالها ، معبودا ! تو را شکر می کنم که این فیض حقیقی را نصیبم کردی .

- خداوندا ! اکنون که به سوی تو روانه ام در فکر آنم که بندگی تو را نکردم.









گریه دارد وقت رفتن سوی گور



این من و این پای لنگ و راه دور


- خدایا ! توشه ای برنداشتم ، از سؤال نکیر و منکر تو چکار کنم ؟

- بارالها ! با فضل خودت با من رفتار کن . ای خدایی که کشتی نوح (ع) و افراد آن را نجات دادی ما را نیز که در این کشتی که کشتیبانش روح خدا امام خمینی است نجات ده . سپاس و ستایش مخصوص توست که از خاک هستم ، دوباره به راه دین خودت خاک کردی .

- خداوندا ! چه بسیار اتّفاق افتاده است که خود را به بیش از آن چه هستم نشان

داده ام .

- خداوندا ! مرا ببخش که چه بسیار خود را از بهترین می دانسته ام .

- خداوندا ! مرا ببخش که چه بسیار تهمت و غیبت و افترا از زبانم بیرون آمده است .

- خداوندا ! مرا ببخش و از من درگذر که همیشه در پی یافتن و پیدا کردن نام و شهرت بودم .

- خداوندا ! مرا ببخش که همواره بر دیگران حسودی کرده و چه بسیار سخنان گزاف و بیهوده گفته ام .

- خداوندا ! مرا ببخش که چه بسیار نماز بپا داشته ام که نمازی سرتا پا ریا بوده است .

- پروردگارا ! مرا بیامرز که چه بسیار بر دیگران دروغ گفته ام .

- آفریدگارا ، معبودا ! مرا ببخش و بیامرز که از فرامینت سرپیچی نمودم و تقوا پیشه نکردم و این نهال را در خود نپروراندم .

- خالقا ! مرا بیامرز که دستهایم به آلودگی ها ، آلوده گشت .

- خداوندا ! مرا ببخش که عمری در هوی و هوس به سر بردم.

- خداوندا ، محبوبا ! مرا بیامرز که چه لقمه ها خوردم و فکر حلال و حرامش را نکردم .

- خداوندا ! مرا ببخش و بیامرز که هرگاه گوینده بوده ام و سخن می گفتم خود را دانا و شنونده را نادان به حساب می آوردم .

- خداوندا ، خالقا ، معبودا ! مرا بیامرز و از من در گذر که چه بسیار شوخی هایی که موجب کم عقلی و سلب عقل می شود ، انجام داده ام .

- خداوندا ! مرا ببخش و بیامرز و از گمراهی و سیاهی به نور و روشنایی هدایتم کن . « آمین »

- در این لحظه های آخر در تاریخ 1364/1/29 که از خانه و کاشانه سوی کربلا

روانه ام چند جمله کوتاه وصیّت به خانواده محترم و امّت شهیدپرور دارم .

- وصیّتم به مادرم ؛ مادرم ! سلام بر تو که با آن زحمت ها در روز و بی خوابی ها در شب مرا برای یاری اسلام بزرگ کردی . مادرم ! گرچه جبران آن مهربانی ها که به من کردی و آن سختی ها و زحماتی که برایم متحمّل شده ای ، برایم محال است. لیکن باشد که مدال شهادتم بر سینه ات نشانه ای از قدردانی از تو باشد .

- مادرم ! در شهادتم گریه نکن ، بلکه افتخار کن چرا که نوجوانت را به راه اسلام و دفاع از دین خدا و پاسداری از خون شهدا و تداوم انقلاب فدا کرده ای . امیدوارم خدا به شما صبر بدهد ، فقط از شما می خواهم وقتی بر سر جنازة من آمدی با صبری تمام مرا ببین و نگاهی به بدنم بیانداز و نگاهی به آسمان کن و بگو: « خدایا امانتی که داده بودی پس دادم از من قبول کن » و از تو می خواهم که لیلا مادر علی اکبر (ع) را سرمشق خود قرار دهی و از تو می خواهم که مرا حلال کنی .

- وصیّتم به پدرم ؛ پدرم ! این است که شما با دست پینه بسته مرا بزرگ کردی و مرا برای یاری اسلام روانه جبهه کردید و من در احترام کردن و بزرگ شمردن شما کوتاهی زیاد کردم امیدوارم مرا حلال کنید ، هنگامی که بالای جنازة من آمدی اگر دلت شکست برای حسین (ع) و علی اکبرش (ع) گریه کن چرا که ما

آن ها را سرمشق خود قرار دادیم و اگر حال پیدا کردی امام را دعا کن . چون ما سربازان امام زمان (عج) و یاران روح اللّه هستیم و خواهش دیگرم این است که برادران مرا برای ادامه راه به جبهه بفرست و از یک یا چند شهید دادن خسته نشو و اگر لازم شد خود نیز با کمال افتخار به جبهه برو و پیرو ولایت فقیه باش و حسین زمان را با مال و جان یاری کن .

- وصیّتم به خواهرانم ؛ خواهرانم ! این است که در شهادت من صبور باشید و به یاد علی اکبر حسین (ع) گریه کنید چون خون من در برابر او ناچیز است . خواهرانم ! زینب وار زندگی کنید و بدانید سیاهی چادر شما پشتوانه خون های شهدا ، بلکه اثرش بیش تر است و آگاه باشید که با شهادتم به آرزوی دیرینه خود رسیدم و کامم را گرفتم ، حجاب اسلامی که ارثی است از حضرت فاطمه (س) به شما زنان ، حفظ کرده و فقط پیرو خطّ امام باشید و در نماز جمعه و دعاها شرکت کرده و امام را دعا کنید .

- وصیّتم به همسرم ؛ همسرم ! سلام بر تو که مرا در این راه که همان راه

حسین (ع) است تشویق کردی ، امیدوارم که صبر داشته باشی و هم چون همسر حنظله و با صبر در این ماجرا که برای شما امتحان است مشتی محکم به دهان دشمنان داخلی و خارجی بزنی . همسر عزیزم ! درست است که یک برادرت را نیز فدای اسلام کردی لیکن بدان حسین (ع) و زینب (س) تمام دارایی خود ، از فرزند و برادران خود را به راه دین خدا هدیه کردند . همسرم ! من از تو جداً راضی هستم و امیدوارم تو نیز مرا حلال کنی، باشد که إن شاء اللّه با تقوا پیشه کردن و صبر ، در آن دنیا در نزد حضرت زهرا (س) و زینب (س) روسفید باشی و بدان که من از تو جز خوبی چیزی ندیدم و از تو ناراحتی ندارم . همسرم ! شجاع باش ، زینب گونه پیام شهیدان را که همان پیروی خطّ امام و یاری کردن جبهه ها و حفظ حجاب اسلامی را به گوش جهانیان برسان و با حفظ حجاب اسلامی ثابت کن که از پیروان حضرت زهرا (س) هستی و او را ، اَعمال او را سرلوحه کارهایت قرار بده . دست از حمایت امام برندار و در نماز جمعه ها شرکت کن و من از شما شرمنده ام که اوّلاً معلول بودن مرا به جان خریدی و حاضر شدی برای خدا با من ازدواج کنی و از آن گذشته چه مهربانی ها و

محبّت ها که بر من نکردی إن شاء اللّه خدا قبول کند و اکنون نیز چنین باش و دست از یاری دین خدا و حسین زمان برندار. إن شاء اللّه که خدا از شما قبول کرده و عاقبت به خیر باشید .

- وصیّتم به برادرانم ؛ برادرانم ! راه شهدا که همان راه حسین (ع) است را ادامه داده و امام را تنها نگذارید و تا آخرین قطره خون از او دفاع کرده از خون بهای شهیدان یعنی ولایت فقیه حمایت کنید . فقط در خطّ امام امّت باشید و روحانیّت و خطّش را یاری کنید و بدانید به گفته امام ، مسئله اصلی جنگ است و خسته نشوید و هرچه دارید برای خدا و دین خدا که همان اسلام است بدهید ، به خودش سوگند ارزش دارد .

- وصیّتم به دوستان ، آشنایان و همکلاسهایم و برادرانم ! این سنگر تعلیم و تعلم را حفظ کرده و تقوا پیشه کنید و برای تقویت تقوایتان در جهاد حق علیه باطل

به نحو احسن شرکت کنید چنان که امام علی (ع) در این باره می فرماید : « الجهاد لباسُ التّقوی » جهان چون لباس است بر پیکر تقوا .

- ای عزیزان ! بدانید مسئله اصلی جنگ و یاری کردن حسین زمان است ، او را یاور باشید و فقط مقلّد او و در خطّ او که همان صراط مستقیم است باشید و از ولایت فقیه حمایت کنید و نماز جمعه و دعا را فراموش نکنید .

- وصیّتم به امّت شهیدپرور ! سلام بر شما عزیزان ، که تاکنون رزمندگان را یاری کرده اید و با مال و جان بر سر پیمان خود با حسین زمان باقی مانده اید. در صحنه بودن خود را حفظ کنید و همان طوری که تاکنون امام و رزمندگان را یاری کرده اید تا پیروزی نیز که إن شاء اللّه نزدیک است تلاش خود را ادامه دهید . فقط پیرو امام باشید و ولایت فقیه را حمایت کنید و با شرکت کردن در نماز جمعه و دعاها مشت محکمی به دهان یاوه گویان شرق و غرب بزنید . بدانید الان حسین است اگر او را یاری کنید رحمت و درود خدا بر شما و اگر خدای نکرده او را تنها بگذارید عذاب الهی و خشم الهی در انتظار شماست و آن روز است که ابرقدرتها دوباره می آیند ولی إن شاء اللّه هم چون گذشته به این شعار عمل خواهید کرد

که :









ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند



مگر که ما بمیریم امام تنها بماند


- کاروان سرخ خمینی در حرکت است و دارد به کاروان خونین حسین (ع)

می رسد .

- خدایا ! ما را از این کاروان دور مکن و توفیقی عطا کن تا ما نیز جزو افراد خونین این کاروان باشیم . عزیزان اگر سر در بدن نداشتم به یاد حسین (ع) و اگر دست در بدن نداشتم به یاد ابوالفضل (ع) و اگر بدنم پاره پاره بود به یاد علی اکبر (ع) و اگر پایم قطع بود به یاد بهشتی مظلوم و اگر بدنم سوخت و خاکستری

بیش تر از جسدم باقی نماند به یاد رجایی و باهنر عزیز و اما اگر قبر نداشتم و یا قبرم معلوم نبود به یاد مظلومیت حضرت زهرا (س) گریه و عزاداری کنید .

- در پایان از شما می خواهم که مرا به بزرگی خود حلال کنید و در دعاها امام عزیز را دعا کنید و از خدا بخواهید که این هدیه ها را قبول کند . « إن شاء اللّه »

- خدایا ، خدایا ! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار .


 خاطرات حسن بوته کن آرانی

 خاطرات حسن بوته کن آرانی

 خاطرات حسن بوته کن آرانی

 خاطرات حسن بوته کن آرانی

 خاطرات حسن بوته کن آرانی

 خاطرات حسن بوته کن آرانی

 خاطرات حسن بوته کن آرانی

 خاطرات حسن بوته کن آرانی

 خاطرات حسن بوته کن آرانی

گوهرهای ماندگار شهرستان آران و بیدگل

ایمیل مدیر سایت : info@gmab.ir

شماره تماس : 09121276916

طراحی و تولید: ایده پرداز طلوع