عباس بلندی آرانی
سیف اله
سرباز سپاه
1348/04/01
1367/01/28
فاو
گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران
محرّم سال 1348، در حالى كه همه در حال و هواى شهادت سرور آزادگان حسين بن على عليه السلام سيه پوش بودند، در يكى از محلّه هاى آران كودكى پا به عرصه نهاد تا بتواند روزى پيرو مكتب امام حسين عليه السلام باشد. لذا مادر، پس از شكرگزارى به پيشگاه خداوند نام او را عباس نهاد تا پشتيبان حسين عليه ا لسلام شود.
عبّاس در خانوادهاى فقير بزرگ شد به طورى كه همزمان با دوران دبستان در آفتاب سوزان تابستان در كنار پدر و مادر به كارگرى مشغول شد تا خانواده را كمك كند و همين امر باعث شد بعد از اتمام دوران تحصيلى راهنمايى تصميم گرفت براى تأمين معيشت خانواده، تحصيل علم را ترك كرده و به يارى پدر بشتابد.
در دوران جنگ عراق عليه ايران او هم آماده ى دفاع از ميهن و انقلابش شد تا اين كه اوّلين بار از طريق جهادسازندگى آران وبيدگل در تاريخ 1365/10/25 به منطقه ى عمليّاتى فاو اعزام شد. براى شركت در ميدان مبارزه تصميم گرفت تا به لشكر هشت نجف اشرف سپاه رفته و با عضويّت در گردان ذوالفقار مشغول خدمت و مبارزه با دشمن شود.
مادر خيلى دلش مىخواست عباس را داماد كند ولى او به دنبال معشوق و معبود خود مىدويد و هربار كه براى زيارت پدر و مادر از جبهه برمىگشت، حال و هواى معنوى او، پدر ومادر را از ازدواج فرزندشان منصرف مىكرد تا اين كه عبّاس در سيزدهم رمضان در منطقه ى عمليّاتى فاو عراق در هجوم دشمن به مواضع رزمندگان اسلام، به شهادت رسيد و جنازهاش به دست دشمن افتاد و پدر و مادر از آخرين وداع با فرزندشان محروم شدند.
روحش شاد، يادش گرامى و راهش مستدام باد.
بسم اللّه الرحمن الرحیم
و من المؤمنين الرجال صدقوا ما عاهدو الله عليه فمنهم من فضاله و من ينتظروا و ما يدلوا تبديلا
برخي از مؤمنان بزرگ مرداني هستند كه به عهدي كه با تو بستند كاملاً وفا كردند يعني به راه خداوند شهيد شدند و برخي به انتظار ؟؟ شهادت مقاومت كرده و هيچ عهد خود را تغيير ندادند.
به نام خداوند يكتا خالق مخلوقات جهان هستي و با سلام به رسول گراميش حضرت محمد خاتم پيامبران و با سلام به ولي وصي او علي ابن ابيطالب و يازده فرزند معصومش و با سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامي امام خميني و با سلام به قائم مقام رهبر فقيه عاليقدر منتظري و با درود و سلام به يكايك شهداي جنگ تحميلي وصيتنامهام را آغاز ميكنم.
خدايا آرزوي شهادت دارم مرا به آرزوي خويش كه همان شهادت در راه توست برسان. پروردگارا تو را شكر ميكنم كه مرا در اين برهه از زمان قرار دادهاي تا سربازي از سربازان تو باشم و فدايي دين تو و عاشق به عشق تو باشم خدايا مرا به فيض شهادت كه بهترين مرگهاست برسان. خداوندا مرگي كه پس از سالها با خواري و ذلت به سراغ ما بيايد بگذار ما به سراغ مرگ برويم مرگي باعزت و شرافت و بزرگي و چه بهتر كه اين مرگ در سنين جواني به سراغ ما بيايد كه با باري از گناه از اين دنيا نرويم پس بنابراين ما نبايد در خانه و كاشانهمان بمانيم تا اينكه مرگ به استقبالمان بيايد پس چه بهتر است كه ما به استقبال شهادت برويم شهادت در خدا كه بهترين مرگهاست شهدا شمع محفل بشريند و چون شمع ميسوزند و تاريخ را زنده نگه ميدارند.
خدايا من آرزو دارم كه يكي از اين شمعهاي فروزان باشم و تاريخ ايران و جنگ تحميلي را زنده نگه دارم و اميدوارم كه خداوند مرا به آرزوي خويش برساند.
وصيتم به خانوادهام: تو اي پدر و مادرم در شهادت من و هنگامي كه خبر كشته شدن من به گوش شما رسيد زانوي غم به بغل نگيريد و گريه و زاري نكنيد يعني لباس سياه مپوشيد چرا كه همه ما بايد اين راه را طي كنيم يعني راه مرگ را پدر و مادرم در شهادت من به جاي حجله سوگواري حجله شادي و سرور بگذاريد و اگر ميخواهي گريه كنيد خاطره كربلاي حسين و 72 تن از بهترين ياران حضرت را به ياد آوريد و براي آنها گريه كنيد كه در روز عاشورا چه بلاهايي بر سر امام و يارانش آوردند و براي علياصغر حسين آن طفل معصوم گريه كنيد.
پدر و مادرم سلام و درود خدا و رسولش بر شما باد كه مرا چنين تربيت كرديد و مرا كه امانتي بيش در نزد شما نبودم به خوبي به صاحبش برگردانديد.
پدر و مادر مرا ببخشيد چرا كه من فرزند خوبي براي شما نبودم و اگر شما را آزار و اذيت كردهام از ته قلب مرا حلال و عفو فرماييد.
و سپاسگذارم از شما كه با دستهاي پينه بسته مرا بزرگ كرديد تا در اين برهه از زمان يار و ياور امام و اسلام و مسلمين باشم.
وصيتم به برادرانم: برادرانم سلام گرم مرا از جبهههاي حق عليه باطل پذيرا باشيد و اميدوارم كه راه مرا كه راه في سبيلالله است ادامه دهيد و اسلحه به زمين افتادهام را به دوش گيريد و سنگر خالي شدهام را پر كنيد.
برادرانم در مرگ من كه مرگ نيست بلكه حيات ابدي و حياتي جاودانه است ناراحت نشويد و مرا به بزرگي خودتان كه برادر خوبي برايتان نبودهام حلال كنيد و اگر گاهي اشتباهي از من سر زده كه شما را ناراحت كردهام مرا عفو بفرماييد.
برادرانم همانطور كه گفتم در شهادت من ناراحت نباشيد چون ناراحتي شما باعث خوشحالي دشمنان و بالعكس خوشحالي شما ناراحتي آنان ميباشد اميدوارم خدا به شما برادرانم صبر عطا فرمايد كه به درستي خداوند صابران را دوست دارد.
وصيتم به خواهرانم: خواهرانم آنچنان كه من لباس رزم به تن كردم و با كافران جنگيدم شما هم لباس عفت همچون حضرت زينب بر تن كنيد و در مقابل كافران با عزم راسخ و استوار بايستيد. خواهرانم در شهادت من گريه نكنيد و يادآوري خاطره صحراي كربلا كه حضرت زينب چه كرد و مانند آن حضرت صبر داشته باشيد كه خداوند وعده خوبي به صابران داده است. خواهرانم مرا حلال كنيد كه برادر خوبي براي شما نبودهام و اكنون از خداي بزرگ طلب مغفرت و آمرزش ميطلبم تا خدا مرا در صف شهدا قرار دهد تا با اين كار مقامي والا بيابم و به نزد او صعود نمايم. هميشه و در همه مكان حجاب خود را حفظ كنيد كه از بزرگترين و باارزشترين زينت شما حفظ حجاب شما است.
وصيتم به دوستانم: دوستانم جبهه را پر كنيد و دل امام را شاد سازيد دوستانم مرا حلال كنيد و دوستان ديگرتان را به سوي جبههها هدايت كنيد تا هيچ وقت دشمن نتواند در شما نفوذ كند و از راهي نتواند ضربه بزند هوشيار باشيد و گوش به فرمان رهبر انقلاب و از اين وقتها استفاده كنيد و به سوي خدا كه بهترين مكان است بشتابيد.
وصيتم به امت شهيدپرور: امت شهيدپرور هيچوقت امام را تنها نگذاريد تا شما رستگار شويد و گوش به فرمان او باشيد و مطيع امر او كه او مطيع امر امام زمان و امام زمان مطيع امر خداوند است. امت شهيدپرور سنگر جمعه و جماعات را پر كنيد كه دشمن از سنگرهاي جماعات خوف و هراس دارد و به جبهه هجوم آوريد و كار استكباران را يكسره كنيد و شما را قسم به خون شهدا امام و نايب بر حقش را تنها نگذاريد و اگر امام را تنها بگذاريد و يا اينكه اينچنين رهبري نداشتيد اكنون استكبارگران در مزنل و كاشانهمان بودهاند و ما هيچگونه اختياري از ناموس و شرفمان نداشتيم پس اين يك امر الهي است كه خداوند امام را برايمان فرستاد و استكبارگران ديگر در كشور ما نقش ندارند.
و شما را به خون شهدا نگذاريد كه اتفاقات كوفه پيش بيايد و شكر خداوند كه ملت شهيدپرور ايران آن نامردان كوفه نيستند كه با امام حسين پيمان ببندند و به عهد خود وفا نكنند و ملت بيدار ايران تا آخرين خونهاي باقيمانده در رگهايشان يار و ياور امام هستند و امام و نايب بر حقش را تنها نميگذارند چون از روز اول با امام دست بيعت دادند و بر حرفشان پا بر جا هستند.
امت شهيدپرور جبههها را پر كنيد و كار ابرقدرتها را يكسره كنيد كه همانا امام فرمودند: چه بكشيم و چه كشته شويم پيروزيم.
شيون مكن مادر در مرگ خونبارم
بگذر ز اين ميدان عزم سفر دارم
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي
خميني را نگهدار
و السلام و عليكم و رحمه و بركاته
تاريخ 25/ 08/ 1366 امضاء